بعدی- برای نتیجه گیری، دانشمندان اندازه ضربات قلم موی این هنرمند را اندازه گرفتند.
Ferraro به نقل از Ares Technica، مشهورترین نقاشی ونسان ون گوگ “شب پرستاره” است که در دسامبر 1888 زمانی که هنرمند در آسایشگاه بود خلق شد. همانطور که آشفتگی درونی ون گوگ در شب پرستاره منعکس شده است، فیزیکدانان اغلب شاهد کار استادانه هستند. بر اساس تحقیقات جدید، تصویر تلاطم اتمسفر و توهم حرکت در آسمان آبی ون گوگ به دلیل مقیاس ضربه های رنگ قابل مشاهده است و نوع دوم تلاطم در مقیاس میکرو پنهان در سراسر بوم پخش می شود.
Yongxiang Huang از دانشگاه Xiamen در چین گفت: این نقاشی درک عمیق و شهودی از پدیده های طبیعی را نشان می دهد. “تصویر واضح ون گوگ از تلاطم ممکن است از مطالعه حرکت ابرها، اتمسفر یا یک حس ذاتی در مورد چگونگی به تصویر کشیدن پویایی آسمان ناشی شده باشد.” حس ذاتی آشوب ون گوگ مدتهاست که فیزیکدانان را متحیر کرده است. همانطور که قبلا گزارش شده بود، در یک سخنرانی در سال 2014، ناتالیا سنت کلر از یک شب پر ستاره برای نشان دادن مفهوم تلاطم در یک سیال جاری استفاده کرد. او در مورد اینکه چگونه تکنیک ون گوگ به او (و دیگر هنرمندان امپرسیونیست) اجازه می دهد تا حرکت نور در آب یا چشمک زدن ستاره ها را به تصویر بکشد صحبت کرد. این تابلو یک نوع کار نورانی است زیرا نسبت به سایر آثار هنری حساسیت بیشتری نسبت به تغییر شدت نور یا رنگ دارد.
در فیزیک، تلاطم به حرکات شدید و ناگهانی در هوا یا آب اطلاق می شود که معمولاً با گرداب و طوفان مشخص می شود. فیزیکدانان قرن ها تلاش کرده اند تا تلاطم را به صورت ریاضی توصیف کنند. این حرکت همچنان یکی از بزرگترین مشکلات فیزیکدانان باقی مانده در این زمینه است. یک فیزیکدان روسی به نام آندری کولموگروف در دهه 1940 زمانی که یک رابطه ریاضی بین نحوه تغییر سرعت جریان در طول زمان و اتلاف انرژی از طریق اصطکاک پیش بینی کرد، به موفقیت دست یافت انرژی آنها به گرداب های کوچکتر می رسد.
گرداب های کوچکتر به نوبه خود مقداری از انرژی خود را به گرداب های کوچکتر منتقل می کنند و در نتیجه الگوی مشابهی را در مقیاس های فضایی ایجاد می کنند. شواهد تجربی از آن زمان نشان داده است که کولموگروف با پیش بینی خود به نکته مهمی اشاره کرده است. در سال 2019، دو دانشجوی فارغ التحصیل استرالیایی تجزیه و تحلیل ریاضی نقاشی ون گوگ را انجام دادند و بر اساس تصویر هابل در سال 2004 از گردابی متلاطم از ابرهای غباری که به دور یک ستاره بزرگ در حال حرکت هستند، به این نتیجه رسیدند که این نقاشی دارای خواص آشفته ای شبیه به ابرهای مولکولی است (جایی که ستارگان واقعی هستند). ساکن). متولد شده است). آنها به عکس های دیجیتالی چندین نقاشی ون گوگ نگاه کردند و روشنایی بین هر دو پیکسل را اندازه گرفتند و احتمال اینکه دو پیکسل در یک فاصله معین روشنایی یکسانی داشته باشند را محاسبه کردند.
آنها شواهدی از چیزی بسیار نزدیک به مقیاس کولموگروف را نه تنها در “شب پر ستاره”، بلکه در دو نقاشی دیگر از همان دوره زندگی ون گوگ نشان می دهند: “گندمزار با کلاغ ها” و “سرو و جاده پر ستاره”. هوانگ یک دانشمند دریایی است که با فیزیکدانان همکاری کرد تا الگوهای موجی زیربنای شاهکار ون گوگ را از نزدیک مطالعه کند. آنها بر روی مطالعه مقیاس های فضایی 14 گرداب چرخشی اصلی در تصویر تمرکز کردند و از روشنایی نسبی رنگ به عنوان آنالوگ برای انرژی جنبشی استفاده کردند. به طور خاص، آنها به طور دقیق اندازه ضربه های قلم مو معمولی را اندازه گرفتند و سپس آن اندازه گیری ها را با آنچه که توسط دینامیک سیالات پیش بینی می شد مقایسه کردند.
یافته های آنها این نتیجه را تأیید کرد که تصویر کلی در سال 2019 با قانون کولموگروف مطابقت دارد. این تیم همچنین دریافت که در مقیاس میکرو، نوارهای رنگی با پدیده دیگری به نام پوسته پوسته شدن مطابقت دارد که به نام جورج باتچلور، ریاضیدان استرالیایی، متخصص دینامیک سیالات، نامگذاری شده است. این شبیه به قانون کولموگروف است، با این تفاوت که به جای توصیف کوچکترین مقیاس های آشفتگی قبل از تسلط ویسکوزیته بر سیستم، مقیاس Batchelor کوچکترین مقیاس های طول نوسانی را قبل از غالب شدن انتشار توصیف می کند. به گفته نویسندگان، یافتن هر دو نوع ترازو در یک سیستم نادر است.
این شواهد دیگری است که نشان میدهد ون گوگ حس شهودی بسیار واضحی از تلاطم داشت و او آن را به طرز درخشانی در «شب پرستاره» به تصویر کشید. همچنین ممکن است پیامدهایی برای دینامیک سیالات وجود داشته باشد. اعتقاد بر این است که آشفتگی یکی از ویژگیهای جریانهای رینولدز بالا با اینرسی است.